bookup

بازدید :1003
دوشنبه 2 آبان 1401زمان :11:32
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

در ادامه کتاب لازم نیست دیوانه وار کار کنی برآیندرا در ادامه بخوانید:

بدانید که قرار است به طرز حد انتظار به نیویورک برسند و رکورد بشکنند. احتمالا میدانید که نتیجه چه شد انتظارات منطقی با « هرچه لازم است در تناقض هستند. بنابراین، بدانید که قرار سختگیرانه ای، دشواری و پیچیدگی لازم را برای وقوع آن دست کم بگیرید تقريبا و به طور حتم، برای هرچه لازم است، زمان، انرژی یا پول صرف نکرده اید. این کی به هر قیمتی»

است. وقتی بحث درباره هزینه ها را متوقف می کنید، می داند که میزان آن افزایش یابد.

احتمالا آماده نیستید به همه مواردی که باید کنار بگذارید «نه» بگویید، زیرا به هر جه لا است قبلا «

بله»

گفته اید. هرچه لازم است، یعنی احتمالأ ساعت ده شب هم کار خواهید کرد، در روزهای چهارش پنجشنبه و جمعه،

هرچه لازم است، بازاریابییعنی کار درهم و شلخته، که فقط در خدمت ارائه چیزی است. هرچه لازم است، یعنی اگر شما این کار را نکنید، رئیس شما شخص دیگری را پیدا می کند سرپیچی را تحمل نمی کند)

. اگر مدت هاست که در فضای کسب و کار فعال هستید، مطمئنا لحظات نادری اتفاق افتاده است که واقعا خواستار هرچه لازم است، باشید. یک مسئله اضطراری واقعی و صادقانه. شاید به این دلیل که نمی توانید از پس لیست حقوق برآیید یا به این دلیل که بیکاری، اعتبار شما را برای همیشه خدشه دار می کند. بله، لحظاتی وجود دارند؛ لحظاتی نادر و غیرمتعارف. اما با ترس از این اتفاقات استثنایی، کسب وکار روزمره تان را پیش نبرید.

کاری که ما انجام می دهیم این است: به جای این که خواستار هرچه لازم است باشیم، می پرسیم چه چیزی لازم خواهد شد؟ این یک دعوت به مکالمه است. مکالمه ای که در آن می توانیم درباره استراتژیبحث کنیم، معامله کنیم، اصلاحات انجام دهیم، به رویکرد ساده تری برسیم یا حتی تصمیم بگیریم که این کار به طورکلی ارزشش را ندارد. پرسش ها، گزینه هایی را به همراه می آورند، فرامین آن ها را می سوزانند. کار کمتری داشته باشید تکنیک های مدیریت زمان، تکنیکهای زندگی، تکنیک های خواب، تکنیکهای کار؛ همه اینها نشان دهنده یک وسواس فکری برای محدود کردن زمان بیشتری از روز هستند. اما مشکل تنظیم مجدد الگوهای روزانه برای یافتن زمان بیشتری بابت انجام کار نیست، بلکه انجام مقدار زیادی کار مزخرف است.

تنها راه برای انجام کار بیشتر این است که حجم کاری کمتری داشته باشیم.

نه گفتن، تنها راه بازگرداندن زمان است. بازاریابی دیجیتالدوازده کار را با هم قاطی نکنید تا آنها را در ید نظم متفاوت انجام دهید. برای حرکت از این کار به کار بعدی تایمر نگذارید.



مشاهده پست مشابه : معرفی کتاب راهنمای مارکت پلیس ها
بازدید :935
يکشنبه 1 آبان 1401زمان :9:09
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5


لازم نیست دیوانه وار کار کنی

بدانید که قرار است به طرز حد انتظار به نیویورک برسند و رکورد بشکنند. احتمالا میدانید که نتیجه چه شد انتظارات منطقی با «
هرچه لازم است در تناقض هستند. بنابراین، بدانید که قرار سختگیرانه ای، دشواری و پیچیدگی لازم را برای وقوع آن دست کم بگیرید
تقريبا و به طور حتم، برای هرچه لازم است، زمان، انرژی یا پول صرف نکرده اید. این کی به هر قیمتی»
است. وقتی بحث درباره هزینه ها را متوقف می کنید، می داند که میزان آن افزایش یابد.
احتمالا آماده نیستید به همه مواردی که باید کنار بگذارید «نه» بگویید، زیرا به هر جه لا است قبلا «
بله»
گفته اید. هرچه لازم است، یعنی احتمالأ ساعت ده شب هم کار خواهید کرد، در روزهای چهارش پنجشنبه و جمعه،
هرچه لازم است، یعنی کار درهم و شلخته، که فقط در خدمت ارائه چیزی است. هرچه لازم است، یعنی اگر شما این کار را نکنید، رئیس شما شخص دیگری را پیدا می کند سرپیچی را تحمل نمی کند)
. اگر مدت هاست که در فضای کسب و کار فعال هستید، مطمئنا لحظات نادری اتفاق افتاده است که واقعا خواستار هرچه لازم است، باشید. یک مسئله اضطراری واقعی و صادقانه. شاید به این دلیل که نمی توانید از پس لیست حقوق برآیید یا به این دلیل که بیکاری، اعتبار شما را برای همیشه خدشه دار می کند. بله، لحظاتی وجود دارند؛ لحظاتی نادر و غیرمتعارف. اما با ترس از این اتفاقات استثنایی، کسب وکار روزمره تان را پیش نبرید.
کاری که ما انجام می دهیم این است: به جای این که خواستار هرچه لازم است باشیم، می پرسیم چه چیزی لازم خواهد شد؟ این یک دعوت به مکالمه است. مکالمه ای که در آن می توانیم درباره استراتژی بحث کنیم، معامله کنیم، بازاریابیاصلاحات انجام دهیم، به رویکرد ساده تری برسیم یا حتی تصمیم بگیریم که این کار به طورکلی ارزشش را ندارد. پرسش ها، گزینه هایی را به همراه می آورند، فرامین آن ها را می سوزانند. کار کمتری داشته باشید تکنیک های مدیریت زمان، تکنیکهای زندگی، تکنیک های خواب، تکنیکهای کار؛ همه اینها نشان دهنده یک وسواس فکری برای محدود کردن زمان بیشتری از روز هستند. اما مشکل تنظیم مجدد الگوهای روزانه برای یافتن زمان بیشتری بابت انجام کار نیست، بلکه انجام مقدار زیادی کار مزخرف است.
تنها راه برای انجام کار بیشتر این است که حجم کاری کمتری داشته باشیم.
نه گفتن، تنها راه بازگرداندن زمان است. دوازده کار را با هم قاطی نکنید تا آنها بازاریابی دیجیتالرا در ید نظم متفاوت انجام دهید. برای حرکت از این کار به کار بعدی تایمر نگذارید.
به لازم نیست دیوانه وار گار گئی می توانید انجام دهید، آنچه برای یک شرکت ده هزار نفری بهترین طرز کار محسو به ندرت برای یک شرکت ده نفره می تواند مفید باشد.
او احتی بهترین شیوه های داخلی خودمان در بیس کیمپ، زمانی تنظیم شدند که فتوا هفت نفر در این شرکت حضور داشتیم و وقتی تعدادمان به سی نفر رسید با شکست مواحد وما را به عقب راندند، دائما در دام چیزهایی می افتادیم که قبلا کارایی خوبی داشتند، اما در آن کارایی شان را از دست داده بودند
این مشکل فقط به خاطر تفاوت در اندازه نیست، بلکه به خاطر تفاوت در همه چیز است آیا خدمتی را با اقساط چند مرحله ای می فروشید یا محصولی که میفروشید همان موقع هزینه اش را دریافت می کنید؟ دو طرز کار مختلف. آیا فقط برای اپلیکیشن خاص و تأثينا آیفون طراحی ای عالی دارید، یا می خواهید به اندروید، وب و ایمیل نیز دسترسی پیدا کند طرز کارهایی مختلف، آیا شرکتتان را برای ماندگار شدن میسازید یا کار را با در نظر گرفتن یک استراتژی خروج شروع می کنید؟ طرز کارهایی مختلف. آیا افراد شما مدت طولانی ای را با هم کار کرده اند، یا در حال ساخت یک تیم کاملا جدید هستید؟ طرز کارهای مختلف.
دلایل زیادی وجود دارد که می توان نسبت به بهترین طرز کارها هم تردید داشت. اما یکی از متداول ترین آنها زمانی است که می بینید یک نفر، تنها با مشاهدات بیرونی خود، نحوه انجام کار را در یک شرکت دیگر استنتاج می کند: «
ده روش برتر اپل برای تولید محصول
آیا آن شخص در تیم توسعه محصول اپل کار کرده است؟ نه. در حقیقت، او فقط بر پایه پیش فرض هایش در مورد چگونگی پیش رفتن امور در آن شرکت نتیجه گیری کرده است. تا زمانی که خودتان کاری را انجام نداده باشید، در موقعیتی نیستید که بتوانید آن را به عنوان بهترین طرز کار رمزگذاری کنید.
علاوه بر این، بسیاری از بهترین طرز کارها، کاملا براساس آداب و رسوم قدیمی هستند. هیچ کس نمیداند که از کجا آمده اند، چرا شروع شده اند و چرا همچنان دنبال می شوند. اما به دلیل داشتن برچسب قدرتمند بهترین طرز کار»
، افراد فراموش می کنند که حتی آنها را زیر سؤال ببرند. کسی که بسیار باهوش تر از ما است، حتما با آنها برخورد کرده است؛ درست است؟ هرکسی که آنها را دنبال می کند، موفقیت بزرگی را تجربه می کند؛ درست است؟ اگر از آنها به نحو احسن استفاده نکنید، تقصیر ما است؛ درست است؟ بیشتر این درستها، احتمالا نادرست هستند.
همچنین، بهترین طرز کارها، این موضوع را القا می کنند که برای هر سؤالی که با آن روبه رو می شوید، یک پاسخ واحد وجود دارد. این را نشان میدهند که واقعا انتخابی در این زمینه ندارید. در مقابل این استدلال مقاومت کنید. شما همیشه یک انتخاب دارید.
همه این ها به این معنا نیست که بهترین طرز کارها ارزشی ندارند. آنها مثل چرخهای کمکی دوچرخه هستند. وقتی نمی دانید چگونه تعادل خود را حفظ کنید یا با چه سرعتی رکاب بزنید



مشاهده پست مشابه : معرفی کتاب راهنمای مارکت پلیس ها
بازدید :501
سه شنبه 26 مهر 1401زمان :10:04
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5


راهنمای مارکت پلیس ها برآیند

دو معیار هر مارکت پلیسدر فصل پنجم، به طور مفصل، در مورد معیارهای مارکت پلیس ها صحبت خواهیم کرد، اما دو معیار کلیدی به منظور درک بهتر استارت آپهای مارکت پلیسی عبارتند از: ۱. ارزش ناخالص فروش عرضه کنندگان (GMV) GMVمجموع ارزش دلاری هر آن چیزی است که از طریق یک مارکت پلیس و در یک دوره زمانی مشخص فروخته میشود. این رقم بسیار متفاوت و بزرگ تر از درآمد خود مارکت پلیس است. همچنین، ارزش خالص فروش برابر است با ارزش ناخالص فروش عرضه کنندگان (GMV) منهای ارزش محصولات برگشت خورده یا خدمات کنسل شده. • محاسبه دقیق GMV در مارکت پلیس هایی که معاملاتشان روی بستر خودشان ثبت می شود،
اما در خارج از آن و به صورت آفلاین انجام می شود، مانند Thumbtack، سخت است و اغلب
دقیق نیست. ۲. نرخ کمیسیون درصدی از ارزش معامله است که مارکت پلیس ها آن را تحت عنوان اجرت یافی دریافت می کنند. عموما، تنظیم مقدار کمیسیون، سنگ بنای مدل کسب وکار و مدل درآمدزایی در ایک مارکت پلیس است.



مشاهده پست مشابه : معرفی کتاب راهنمای مارکت پلیس ها
بازدید :1112
دوشنبه 25 مهر 1401زمان :9:18
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

راهنمای مارکت پلیس ها

در سیاتل شروع به کار کرد، به رانندگان ماشین های شهری پول می داد تا علیرغم بیکاری در دسترس باشند. رویکردی که باعث خلق عرضه می شد. البته، در زمانی که مشتریان و پول به سمت Uberسرازیر شدند، این بار نوبت رانندگان بود تا کمیسیون بدهند.

هزینه کردن برای موجودی سایت، عرضه ایجاد می کند. همچنین، روشی آسان برای ثبت موجودی در مرحله اولیه محسوب می شود؛ روشی برای بهبود عملکرد مارکت پلیسها در ابتدای کار. اما با استفاده از این روش نمی توان مقیاس" کرد، زیرا خرید و مدیریت موجودی سایت در

حجم بالا بسیار گران تمام می شود.

۵. لیست موجودی های در دسترس را بی درنگ جمع آوری کنید اخرین استراتژی، جمع آوری اطلاعات موجودی هایی است که قبلا در جایی فهرست شده اند. برای انجامش می توانید از برنامه های همکاری در فروش استفاده کنید. این رویکرد، مقیاس کردن اولیه را که دنبالش هستید به شما می دهد، اما چند اشکال جدی دارد: اول این که، درست است شما موجودی زیادی در سایت خود خواهید داشت، اما هیچ کدام از آنها منحصر به فرد نیستند. حال این سوال مطرح می شود که چرا خریداران به جای استفاده از سایتهای دیگر، که لیست موجودی هایتان را از آنها برداشته بودید، باید به سایت شما بیایند؟

مشکل دوم، وقتی لیست موجودی هایتان را از دیگران جمع آوری می کنید، به جای این که مارکتیلیستان را با تعداد زیادی کاربر خیلی فعاله پر کنید، این ریسکوجود دارد که به یک بستر چندسکویی تبدیل شوید. فرد ویلسون با این که این مسئله را از منظر شبکه ها بررسی کرده است، اما نظراتش در مورد مارکت پلیسها نیز صدق می کند:

فرض کنید که کاربرد اولیه یک اپلیکیشن، اتصال به مجموعه ای از شبکه های جمع آوری و ارائه اطلاعات آنها و در نهایت امکان تعامل با این شبکه ها به کاربر است. حال سؤالی که مطرح می شود این است: کدام انگیزه در کاربر سبب می شود تا مستقیم با دیگر کاربران اپلیکیشن تعامل داشته باشد و به ساخت یک شبکه در داخل آن کمک کند؟ »

دو معیار هر مارکت پلیسدر فصل پنجم، به طور مفصل، در مورد معیارهای مارکت پلیس ها صحبت خواهیم کرد، اما دو معیار کلیدی به منظور درک بهتر استارت آپ های مارکت پلیسی عبارتند از: ۱. ارزش ناخالص فروش عرضه کنندگان (GMV) GMV مجموع ارزش دلاری هر آن چیزی است که از طریق یک مارکت پلیس و در یک دوره زمانی مشخص فروخته میشود. این رقم بسیار متفاوت و بزرگ تر از درآمد خود مارکت پلیس است. همچنین، ارزش خالص فروش برابر است با ارزش ناخالص فروش عرضه کنندگان (GMV) منهای ارزش محصولات برگشت خورده یا خدمات کنسل شده. • محاسبه دقیق GMVدر مارکت پلیسهایی که معاملاتشان روی بستر خودشان ثبت می شود،

اما در خارج از آن و به صورت آفلاینانجام می شود، مانند Thumbtack، سخت است و اغلب دقیق نیست. ۲. نرخ کمیسیون درصدی از ارزش معامله است که مارکت پلیسها آن را تحت عنوان اجرت یافی دریافت می کنند. عموما، تنظیم مقدار کمیسیون، سنگ بنای مدل کسب وکار و مدل درآمدزایی در ایک مارکت پلیس است.



مشاهده پست مشابه : معرفی کتاب راهنمای مارکت پلیس ها
بازدید :1055
يکشنبه 24 مهر 1401زمان :9:36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

برای خرید کتاب راهنمای مارکت پلیس هابه سایت نشر برایندمراجعه نمایید.

فصل دوم: مراحل کشت ایده، رشد و مقیاس کردنیک مارکت پلیس ۴۵ فروشنده، شما زمان بیشتری را برای اثبات کسب و کارتان می خواهید. در حقیقت، مقدار زمانی که برای راه اندازی یک مارکت پلیس نیاز است، می تواند تا سه سال طول بکشد. اگر نگاهی به سبد سرمایه گذاری شرکت Version One بیندازید، می بینید که بستر تامین مالی جمعی Indiegogoدر سال ۲۰۰۷ تأسیس شد، اما چهار سال طول کشید تا به شکوفایی برسد.

این بدان معناست که بنیان گذاران باید به ایده خود ایمان داشته باشند، حتی اگر کسی ایده آنها را قبول نداشته باشد. البته به این معنی نیست که چشمشان را روی بازار ببندند. شما باید به طور مداوم سیگنال های کوچکی را که در مسیر درستی قرارتان می دهند دنبال کنید؛ سیگنال هایی مانند افزایش تبلیغات دهان به دهان توسط پذیرندگان اولیه، تکرار استفاده از سایت توسط خریداران، افزایش لیست موجودی فروشندگان و بازخورد مثبت کاربران

به همان اندازه که بنیان گذاران صبور هستند، سرمایه گذاران نیز باید صبور باشند: هیچ مارکت پلیس دوطرفهای یک شبه ساخته نمی شود.

مرحله ۳: دوره مقیاس کردن مارکت پلیس همزمان با این که یک مارکت پلیس متوجه می شود چگونه خریداران و فروشندگان را به هم برساند و نقدشوندگی ایجاد کند، چرخه مطلوب آغاز می شود. رشد مارکت پلیس خیلی زود شتاب می گیرد. هدف نهایی این است که یک استارت آپ موفق تبدیل به یک شرکت بزرگ شود. اما به محض این که شروع به مقیاس کردن می کند، برای ادامه پیشرفت به استراتژی های جدیدی نیاز دارد. .. اعتماد و امنیت را تقویت کنید در انجام هر معامله ای وجود یک سطح حداقلی از اعتماد لازم است. در روزهای آغازین فعالیتتان احتمالا یک اجتماع کوچک و پرشور حول مارکت پلیس خود داشته باشید. پس، اعتماد و امنیت دغدغه های مهمی نیستند. با این حال، با رشد یک مارکت پلیس و کسب محبوبیت، ناگزیر برخی بازیگران بد هم جذب آن می شوند. همان طور که در سال ۲۰۰۸ یک کاربر TechCrunch در پاسخ به مقاله ای در مورد Airbnbنوشت:

اگر Airbnb رواج پیدا کند و همه گیر شود سقوط خواهد کرد، زیرا افرادی که مرتکب دزدی، سوءاستفاده، تجاوز و قتل میشوند از این سیستم استفاده خواهند کرد. این موضوع باعث گسترش وحشت و تخریب همه چیز می شود.

دعا می کنم که Airbnb هیچ وقت فراگیر نشود، این تنها راه زنده ماندنش است.» به عنوان یک مارکت پلیس باید با بازیگران بد به طور جدی مبارزه کنید تا دیگر خریداران و فروشندگان به کسب و کارتان اعتماد کنند.

دو معیار هر مارکت پلیسدر فصل پنجم، به طور مفصل، در مورد معیارهای مارکت پلیس ها صحبت خواهیم کرد، اما دو معیار کلیدی به منظور درک بهتر استارت آپ های مارکت پلیسی عبارتند از: ۱. ارزش ناخالص فروش عرضه کنندگان (GMV) GMVمجموع ارزش دلاری هر آن چیزی است که از طریق یک مارکت پلیس و در یک دوره زمانی مشخص فروخته میشود. این رقم بسیار متفاوت و بزرگ تر از درآمد خود مارکت پلیس است. همچنین، ارزش خالص فروش برابر است با ارزش ناخالص فروش عرضه کنندگان (GMV) منهای ارزش محصولات برگشت خورده یا خدمات کنسل شده. • محاسبه دقیق GMV در مارکت پلیس هایی که معاملاتشان روی بستر خودشان ثبت می شود،

اما در خارج از آن و به صورت آفلاین انجام می شود، مانند Thumbtack، سخت است و اغلب

دقیق نیست. ۲. نرخ کمیسیون درصدی از ارزش معامله است که مارکت پلیس ها آن را تحت عنوان اجرت یافی دریافت می کنند. عموما، تنظیم مقدار کمیسیون، سنگ بنای مدل کسب وکار و مدل درآمدزایی در ایک مارکت پلیس است.



مشاهده پست مشابه : معرفی کتاب راهنمای مارکت پلیس ها
بازدید :363
شنبه 23 مهر 1401زمان :9:02
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بخشی از کتاب راهنمای مارکت پلیس هارا در ادامه بخوانید:

فصل دوم: مراحل کشت ایده، رشد و مقیاس کردنیک مارکت پلیس ۴۵ فروشنده، شما زمان بیشتری را برای اثبات کسب و کارتان می خواهید. در حقیقت، مقدار زمانی که برای راه اندازی یک مارکت پلیس نیاز است، می تواند تا سه سال طول بکشد. اگر نگاهی به سبد سرمایه گذاری شرکت Version Oneبیندازید، می بینید که بستر تامین مالی جمعی Indiegogo در سال ۲۰۰۷ تأسیس شد، اما چهار سال طول کشید تا به شکوفایی برسد.

این بدان معناست که بنیان گذاران باید به ایده خود ایمان داشته باشند، حتی اگر کسی ایده آنها را قبول نداشته باشد. البته به این معنی نیست که چشمشان را روی بازار ببندند. شما باید به طور مداوم سیگنال های کوچکی را که در مسیر درستی قرارتان می دهند دنبال کنید؛ سیگنال هایی مانند افزایش تبلیغات دهان به دهان توسط پذیرندگان اولیه، تکرار استفاده از سایت توسط خریداران، افزایش لیست موجودی فروشندگان و بازخورد مثبت کاربران

به همان اندازه که بنیان گذاران صبور هستند، سرمایه گذاران نیز باید صبور باشند: هیچ مارکت پلیسدوطرفهای یک شبه ساخته نمی شود.

مرحله ۳: دوره مقیاس کردن مارکت پلیس همزمان با این که یک مارکت پلیس متوجه می شود چگونه خریداران و فروشندگان را به هم برساند و نقدشوندگی ایجاد کند، چرخه مطلوب آغاز می شود. رشد مارکت پلیس خیلی زود شتاب می گیرد. هدف نهایی این است که یک استارت آپ موفق تبدیل به یک شرکت بزرگ شود. اما به محض این که شروع به مقیاس کردن می کند، برای ادامه پیشرفت به استراتژی های جدیدی نیاز دارد. .. اعتماد و امنیت را تقویت کنید در انجام هر معامله ای وجود یک سطح حداقلی از اعتماد لازم است. در روزهای آغازین فعالیتتان احتمالا یک اجتماع کوچک و پرشور حول مارکت پلیس خود داشته باشید. پس، اعتماد و امنیت دغدغه های مهمی نیستند. با این حال، با رشد یک مارکت پلیس و کسب محبوبیت، ناگزیر برخی بازیگران بد هم جذب آن می شوند. همان طور که در سال ۲۰۰۸ یک کاربر TechCrunch در پاسخ به مقاله ای در مورد Airbnb نوشت:

اگر Airbnb رواج پیدا کند و همه گیر شود سقوط خواهد کرد، زیرا افرادی که مرتکب دزدی، سوءاستفاده، تجاوز و قتل میشوند از این سیستم استفاده خواهند کرد. این موضوع باعث گسترش وحشت و تخریب همه چیز می شود.

دعا می کنم که Airbnbهیچ وقت فراگیر نشود، این تنها راه زنده ماندنش است.» به عنوان یک مارکت پلیس باید با بازیگران بد به طور جدی مبارزه کنید تا دیگر خریداران و فروشندگان به کسب و کارتان اعتماد کنند.

ما فناوری ارائه شده تا حد زیادی تجربه کاربران را بهبود می بخشد

زیادی را به خریداران خانه ارائه می دهد که قبلا در دسترسشان نبود. آنها این اطلاعات را روی نقشه های آنلاینبا قابلیت جست و جو قرار داده اند که ارزش زیادی خریداران دارد. گوشی های هوشمند این تجربه را بهتر کرده اند با روشن کردن جر اطلاعات بیشتری به دست می آید.

بیایید با فیس بوک شروع کنیم. پلتفرمی که در سالهای اولش رشد چشمگی ۔ قدرت انتشار در این پلتفرم، با توجه به فراگیر شدن آن، رسانه مهمی برای بسیار اندی محسوب می شد؛ به ویژه شرکتهای سازنده بازی. فیس بوک آن قدر سریع موفق شد که بسا از پذیرندگان اولیه اش توانستند به صدها میلیون فروش دست یابند. (Zynga که عملکرد خور در قسمت جست وجوی فیس بوک داشت، در ششمین سال فعالیتش به یک میلیارد دلا دآ دست یافت همه چیز باور نکردنی به نظر می رسید. امروز و تنها چند سال بعد از این ماجرا وضعت طوری است که شرکتهای سازنده بازی کل تخم مرغ هایشان را در سبد فیس بوک نمی گذارند. عجیب است که این شرکت ها برای گسترش خود خیلی جسورانه و استراتژیک به راه هایی غیر از انتشار از طریق فیس بوک روی آورده اند.



مشاهده پست مشابه : کتاب اصول مدیریت تداوم کسب و کار
درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
آرشیو
خبر نامه


معرفی وبلاگ به یک دوست


ایمیل شما :

ایمیل دوست شما :



چت باکس




captcha


پیوندهای روزانه
  • آرشیو لینک ها
آمار سایت
  • کل مطالب : 39
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 11
  • بازدید کننده دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 46
  • بازدید ماه : 13
  • بازدید سال : 692
  • بازدید کلی : 35562
کدهای اختصاصی